جهان روشن می‌شود؛ رشد پرشتاب در شرق، ثبات در غرب

تولید جهانی برق از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ روندی صعودی داشته و از ۲۴ هزار تراوات‌ساعت به بیش از ۳۰ هزار تراوات‌ساعت رسیده است. تنها استثنا، سال ۲۰۲۰ و هم‌زمان با شیوع کووید-۱۹ بوده که افت تولید ناشی از رکود اقتصادی و کاهش مصرف صنعتی و خدماتی منجر به روند نزولی در تولید برق شد.

رشد تولید برق به‌شدت منطقه‌ای است؛ آسیا–اقیانوسیه با ۴.۴ درصد بیش‌ترین افزایش را تجربه کرده و سهمش از تولید جهانی از ۴۳ درصد به بیش از ۵۲ درصد رسیده است. منطقه خاورمیانه نیز رشد قابل‌توجهی داشته، درحالی‌که اروپا کاهش تولید را تجربه کرده است. آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا و اوراسیا رشد متوسطی داشته‌اند که این امر تحت تاثیر ساختار اقتصادی، محدودیت سرمایه‌گذاری و عوامل اقلیمی بوده است؛ این الگو نشان می‌دهد برق همچنان موتور اصلی توسعه اقتصادی و رفاه جهانی است.

برق به‌عنوان موتور اصلی در توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی شناخته می‌شود و شناخت در خصوص روند تولید آن دورنمای مناسبی در خصوص توسعه یک کشور یا منطقه ارایه خواهد داد. بر اساس بررسی‌های صورت گرفته تولید برق جهان در دوره ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ عمدتا روندی صعودی را دنبال کرده است؛ اگرچه در سال ۲۰۲۰ به دلیل همه‌گیری کووید–۱۹ یک وقفه موقت در روند صعودی تولید ایجاد شد. این رشد جهانی بیش‌تر از سوی آسیا- اقیانوسیه و تا حدی خاورمیانه هدایت شده است؛ مناطقی که ترکیب رشد سریع اقتصادی، شهرنشینی، افزایش مصرف برای سرمایش، توسعه صنایع انرژی‌بر و گسترش دسترسی به شبکه برق، موجب افزایش مستمر تولید در آن‌ها شده است؛ در مقابل، اروپا و آمریکای شمالی به‌عنوان بازارهای بالغ، بیشتر از مسیر بهبود بهره‌وری انرژی رشد تولید داشته‌اند و افزایش حجم تولید در آن‌ها محدود بوده است.

چین، آمریکا و هند به‌تنهایی بخش عمده‌ای از تولید برق جهان را در اختیار دارند و تغییر سیاست انرژی در این کشورها، اثر مستقیم بر کل بازار جهانی خواهد داشت. بررسی روند تولید برق تنها دنبال کردن یک افزایش کلی نیست؛ بلکه تلاش برای شناسایی موتورهای اصلی رشد و نقش جغرافیایی کشورهاست. وقتی سهم کشورها از تولید برق جهانی در کنار سهم آن‌ها از اقتصاد جهانی مورد بررسی قرار گیرد، تصویر روشنی از شدت مصرف انرژی و ساختار اقتصادها به دست خواهد آمد؛ کشورهایی نظیر چین، هند و روسیه، در نقشه برق بسیار پررنگ‌تر از وزن اقتصادی خود ظاهر شده‌اند؛ درحالی‌که بسیاری از اقتصادهای خدمات محور توسعه‌یافته، برق کمتری نسبت به سهمشان از GDP جهانی مصرف و تولید می‌کنند. همین ناهمخوانی‌های مکانی و ساختاری، تحلیل تولید برق را به ابزاری کلیدی برای فهم امنیت انرژی، جهت‌گیری سرمایه‌گذاری و پیامدهای زیست‌محیطی در سطح جهانی تبدیل کرده است.

نمودار ۱ سهم کشورها از تولید برق جهان در سال ۲۰۲۴ را نشان می‌دهد و تاکیدی است بر این‌که تولید برق جهانی، به‌شدت در چند اقتصاد بزرگ متمرکز شده است. مطابق این نمودار، چین با تولید حدود ۳۲ درصد برق جهان، جایگاه نخست را دارد و ایالات‌متحده با ۱۵ درصد در رده دوم قرار گرفته است. هند نیز با سهمی معادل ۷ درصد بالاتر از روسیه با ۴ درصد و ژاپن با ۳ درصد، در جایگاه پنجم قرار دارد. سهم بالای کشورهای چین و هند در تولید برق، ناشی از جمعیت انبوه و صنایع انرژی‌بر بزرگ است که نیاز به برق را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. این تمرکز در تولید برق نشان می‌دهد که تغییرات سیاست انرژی یا تقاضای این کشورها اثر مستقیم و ملموسی بر بازار جهانی برق خواهد داشت و اهمیت آن‌ها در تحلیل‌های انرژی و سرمایه‌گذاری جهانی را دوچندان می‌کند.

 

مقایسه این الگو با سهم کشورهای مورد اشاره از تولید ناخالص داخلی در جهان نشان می‌دهد که توزیع تولید برق لزوما با توزیع قدرت اقتصادی یکسان نیست. چین با حدود یک‌سوم تولید برق جهان، تنها ۱۷ درصد از GDP جهانی را در اختیار دارد؛ درحالی‌که ایالات‌متحده با سهمی ۱۵ درصدی از تولید برق، بیش از یک‌چهارم اقتصاد جهان را تشکیل می‌دهد. هند و دیگر اقتصادهای نوظهور مانند روسیه و برزیل نیز سهمی بزرگ‌تر از وزن اقتصادی خود در نقشه برق دارند که بازتاب‌دهنده ساختار صنعتی و شدت بالای مصرف انرژی در این کشورهاست. در مقابل، بسیاری از اقتصادهای پیشرفته اروپایی سهم اقتصادی بزرگ‌تر در برابر سهم تولید برق خود دارند و این الگو نشان می‌دهند که با بهره‌وری انرژی بالاتر و اقتصاد خدمات محور، هر کیلووات‌ساعت برق، ارزش‌افزوده بیشتری نسبت به میانگین جهانی ایجاد می‌کند. به این ترتیب و بر اساس نمودار ۱ سهم کشورها از تولید برق جهانی، نه‌تنها توزیع فیزیکی تولید را نشان می‌دهد، بلکه تفاوت‌های ساختاری و شدت مصرف انرژی اقتصادها را نیز آشکار می‌سازد و تحلیل آن ابزاری مهم برای درک امنیت انرژی و جهت‌گیری سرمایه‌گذاری در سطح جهانی است.

نمودار ۲ روند تولید جهانی برق را از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ به تفکیک قاره‌ها نمایش می‌دهد. لازم به ذکر است که در این نمودار از تقسیم‌بندی منطقه‌ای آژانس بین‌المللی انرژی استفاده شده است که جهان را به چند ناحیه عمده از جمله آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا، اوراسیا، آسیا-اقیانوسیه، آفریقا و خاورمیانه تفکیک کرده است. در این چارچوب، منطقه اوراسیا شامل کشورهای ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، روسیه، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان است. لازم به ذکر است که آمار تولید برق این کشورها فقط در منطقه اوراسیا منظور شده و وقتی اوراسیا به‌صورت جداگانه تحلیل می‌شود، دیگر در جمع‌های اروپا یا آسیا تکرار نمی‌شود و آسیا نیز علاوه بر این کشورهای و منطقه خاورمیانه لحاظ شده است. این نمودار نشان می‌دهد که میزان کل تولید برق جهان در سال ۲۰۱۵ حدود ۲۴ هزار تراوات ساعت بوده است. این رقم با رشد سالانه‌ای معادل ۲.۴ درصد، به بیش از ۳۰ هزار تراوات ساعت در سال ۲۰۲۴ رسیده است. تنها استثنا این روند صعودی، سال ۲۰۲۰ و هم‌زمان با شیوع گسترده کووید-۱۹ بود که پس از چند سال رشد پیوسته، جهان کاهش تولید را تجربه کرد؛ افتی که عمدتا ناشی از کاهش مصرف در بخش‌های صنعتی و خدماتی و رکود اقتصادی جهانی بود و حساسیت تولید برق به شرایط کلان اقتصاد و شوک‌های بیرونی را آشکار می‌سازد.

افزایش تولید جهانی برق طی این دوره بازتاب‌دهنده توسعه صنعتی، شهرنشینی، گسترش زیرساخت‌های دیجیتال و افزایش سطح رفاه در کشورهای مختلف است. هرچند شیب رشد در قاره‌ها متفاوت است، آسیا- اقیانوسیه با حدود ۴.۴ درصد بیش‌ترین رشد سالانه را تجربه کرده و سهم این منطقه از تولید جهانی برق از ۴۳ درصد در سال ۲۰۱۵ به بیش از ۵۲ درصد در سال ۲۰۲۴ رسیده است که ناشی از رشد سریع اقتصادی و صنعتی، افزایش درآمد سرانه، شهرنشینی و گسترش دسترسی به شبکه برق در چین و هند است. در خاورمیانه نیز رشد سالانه حدود ۳.۷ درصد بوده که عمدتا به شرایط اقلیمی، منابع آب، افزایش جمعیت، توسعه صنایع انرژی‌بر و مصرف بالای برق برای سرمایش بازمی‌گردد و سهم این منطقه در تولید جهانی همواره بین ۴ تا ۵ درصد ارزیابی شده است.

در مقابل، اروپا تنها قاره‌ای است که با کاهش تولید برق روبرو بوده و افزایش شاخص‌های بهره‌وری، سیاست‌های حفاظت از محیط‌زیست و افزایش قیمت برق، مانع رشد تولید باوجود گسترش فعالیت اقتصادی شده است. آمریکای شمالی در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۵ درصد برق جهان را تولید کرده و رشد سالانه در این منطقه تنها حدود ۰.۴ درصد بوده است؛ رقمی که بازتاب بازار بالغ و بهبود بهره‌وری انرژی در این کشور دارد. در ایالات‌متحده، افزایش تولید محدود بوده و تغییرات عمدتا ناشی از جابجایی ترکیب تولید، کاهش سهم زغال‌سنگ از تولید برق و افزایش سهم گاز و انرژی‌های تجدیدپذیر بوده است. کانادا نیز با وجود مصرف سرانه بالا، رشد تولید محدودی داشته و گاه کاهش تولید ناشی از وابستگی به نیروگاه‌های برق‌آبی در الگوی تولید در این کشور مشاهده شده است. سایر مناطق مانند آمریکای جنوبی، آفریقا و اوراسیا نیز رشد سالانه‌ای حدود ۱ تا ۱.۵ درصد را تجربه کرده‌اند که تحت تاثیر ساختار اقتصادی کمتر برق محور، محدودیت‌های سرمایه‌گذاری، وابستگی به منابع هیدروکربن و شوک‌های اقلیمی بوده است. در مجموع، نمودارهای ارایه شده تصویری جامع از تفاوت‌های منطقه‌ای در رشد تولید برق جهان و حساسیت آن به عوامل اقتصادی و اقلیمی ارایه می‌دهد و نشان می‌دهد که برق همچنان یکی از موتورهای کلیدی توسعه و رفاه جهانی است.

سهم بالای کشورهای چین و هند در تولید برق، ناشی از جمعیت انبوه و صنایع انرژی‌بر بزرگ است که نیاز به برق را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. این تمرکز در تولید برق نشان می‌دهد که تغییرات سیاست انرژی یا تقاضای این کشورها اثر مستقیم و ملموسی بر بازار جهانی برق خواهد داشت.

اروپا تنها قاره‌ای است که با کاهش تولید برق روبرو بوده و افزایش شاخص‌های بهره‌وری، سیاست‌های حفاظت از محیط‌زیست و افزایش قیمت برق، مانع رشد تولید با وجود گسترش فعالیت اقتصادی شده است.