از چین تا هند؛ موتورهای تازه، پشت پرده رشد سرانه مصرف برق

سرانه مصرف برق جهانی بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ روندی افزایشی داشته و با رشد ۱۶ درصدی و از ۳ به ۳.۵ مگاوات‌ساعت رسیده است؛ این تغییرات تحت ‌تاثیر رشد مصرف، افزایش جمعیت، شوک‌های اقتصادی و اقلیمی و به‌ویژه وقایع سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ شکل گرفته‌اند.

سرانه مصرف برق که نشان‌دهنده میزان مصرف هر فرد در یک سال است، در جهان به‌طور نامتوازن توزیع شده و کشورهای توسعه‌یافته سطوح مصرف بسیار بالاتری نسبت به بسیاری از کشورهای کم‌درآمد دارند. در دهه اخیر، چین و هند به دلیل جمعیت بالا و تغییرات قابل‌توجه در الگوی مصرف، بیشترین اثر را بر سرانه جهانی داشته‌اند. در کنار توسعه صنعتی و گسترش شبکه‌های برق‌رسانی، رابطه میان سرانه مصرف و شاخص‌های رفاه اقتصادی نیز برجسته است و کیفیت مصرف و بهره‌وری انرژی به‌عنوان عوامل کلیدی اهمیت یافته‌اند.

مصرف کل برق در سطح جهان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های حوزه انرژی و سنجش روندهای توسعه اقتصادی به شمار می‌رود و بیانگر مجموع برق نهایی مصرف‌شده در تمامی بخش‌های اقتصادی و خانوارها است که در دهه‌های اخیر به‌صورت مستمر رشد کرده و در مقایسه با دهه‌های میانی قرن بیستم چندین برابر شده است. هرچند روند رشد مصرف یکنواخت نبوده و در برخی دوره‌ها تحت ‌تاثیر کندی رشد اقتصاد جهانی، شرایط اقلیمی خاص و شوک‌های بیرونی از جمله همه‌گیری کرونا و محدودیت‌های ناشی از آن، با وقفه‌ها و نوسان‌های محسوس همراه شده، ولی به طور کلی، تصویری کلان از روند رو به افزایش مصرف جهانی برق قابل مشاهده است که نقشی مهم در تامین نیازهای پایه‌ای و فعالیت‌های تولیدی و خدماتی دارد.

از منظر ساختاری، مصرف برق جهان عمدتا در اختیار فعالیت‌های تولیدی و صنعتی قرار دارد و پس از آن، بخش‌های خانگی و عمومی شامل خدمات، ادارات و سایر کاربری‌های شهری، بیش‌ترین سهم را به خود اختصاص می‌دهند. همچنین توزیع جغرافیایی مصرف و رشد مصرف برق در جهان نامتوازن است؛ به‌طوری که در دوره‌های گذشته، اقتصادهای پیشرفته صنعتی در آمریکای شمالی، اروپا و برخی کشورهای آسیای توسعه‌یافته، بخش عمده مصرف و ظرفیت نصب‌شده را در اختیار داشتند؛ اما در سال‌های اخیر مرکز ثقل رشد مصرف به‌تدریج به سمت اقتصادهای نوظهور و درحال‌توسعه، به‌ویژه در آسیا و نیز در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین منتقل شده است.

علاوه ‌بر این، شاخص سرانه مصرف برق نیز تصویری مکمل از وضعیت جهانی ارایه می‌دهد و نشان می‌دهد هر فرد در جهان سالانه چه میزان برق نهایی مصرف می‌کند؛ شاخصی که بازتاب‌دهنده توسعه شبکه‌های برق‌رسانی، صنعتی شدن و تغییر سبک زندگی است. درنهایت، محرک‌های رشد مصرف برق در سال‌های اخیر دستخوش تغییر شده و علاوه بر عوامل سنتی همچون توسعه صنعتی و افزایش جمعیت، روندهایی نظیر گسترش خودروهای برقی و زیرساخت‌های شارژ، الکتریکی شدن سامانه‌های گرمایشی و سرمایشی، رشد مراکز داده، پردازش ابری و کاربردهای هوش مصنوعی و همچنین تشدید نیاز به سرمایش در مواجهه با موج‌های گرما، الگوی تقاضای برق را دگرگون کرده‌اند.

نمودار ۱ روند مصرف جهانی برق را از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ به تفکیک نوع مصرف نمایش داده و نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۵، میزان برق مصرف‌شده در جهان حدود ۲۰ میلیون گیگاوات ساعت بوده و با رشد سالانه نزدیک به ۲.۱ درصد تا سال ۲۰۲۴ به حدود ۲۵ میلیون گیگاوات ساعت رسیده است. این روند افزایشی در مجموع پیوسته بوده است؛ هرچند در سال ۲۰۱۹ به دلیل کاهش سرعت رشد اقتصاد جهانی و شرایط اقلیمی متفاوت زمستان آن سال و در سال ۲۰۲۰ نیز تحت تاثیر شوک کرونا و قرنطینه جهانی ناشی از آن که فعالیت‌های صنعتی و تجاری را با سقوط مواجه کرد، کاهش مصرف ثبت شد.

از منظر ساختاری، بخش صنعتی با سهمی معادل ۴۳ درصد در سال ۲۰۲۴ همچنان بیشترین میزان مصرف برق را به خود اختصاص داده و پس از آن، مصارف خانگی با سهم ۲۷ درصد و مصارف عمومی با حدود ۲۰ درصد قرار دارند؛ در حالی که بخش‌های حمل‌ونقل، کشاورزی و سایر کاربردها هر یک کمتر از ۵ درصد از مصرف کل را تشکیل می‌دهند و سهم هر بخش طی سال‌های مورد بررسی تنها با تغییرات محدود روبه‌رو بوده است. از سوی دیگر، میزان مصرف برق هر کشور با روند تولید آن هم‌پوشانی بالایی دارد و همان‌طور که در گزارش‌های پیشین تولید جهانی مورد اشاره قرار گرفته، طی دهه‌های گذشته مصرف و ظرفیت نصب‌شده عمدتا در اختیار اقتصادهای صنعتی پیشرفته در آمریکای شمالی، اروپا و برخی کشورهای آسیای توسعه‌یافته بوده است؛ اما در سال‌های اخیر سهم روزافزونی از رشد مصرف جهانی برق به اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، به‌ویژه در آسیا و همچنین خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین منتقل شده است.

میزان مصرف کل برق در هر اقتصاد حاصل برهم‌کنش سه عامل اساسی شامل اندازه اقتصاد و تولید ناخالص داخلی، ساختار بخشی اقتصاد و سطح بهره‌وری انرژی است؛ به‌طوری که در اقتصادهای متکی بر صنایع انرژی‌بر، بخش مهمی از رشد مصرف برق ناشی از توسعه صنایعی مانند تولید فلزات، مواد شیمیایی و سیمان است؛ در حالی که در اقتصادهای خدمات محور، سهم مصرف برق در بخش‌های تجاری، اداری، حمل‌ونقل و زیرساخت‌های دیجیتال برجسته‌تر می‌شود.

اگرچه بهبود راندمان تجهیزات و فرآیندها می‌تواند تا حدی سرعت رشد مصرف را تعدیل کند، اما ترکیب رشد اقتصادی، افزایش سطح رفاه و گسترش خدمات مبتنی بر برق همچنان به‌عنوان عوامل اصلی افزایش مصرف جهانی نقش‌آفرین هستند؛ به همین دلیل، تحلیل مصرف جهانی برق بدون توجه به ساختار اقتصادی، سهم بخش‌ها و سیاست‌های ارتقای بهره‌وری نمی‌تواند تصویر کاملی از پویایی‌های این بخش ارایه کند؛ افزون بر این، در سال‌های اخیر ماهیت محرک‌های مصرف برق با ظهور روندهای جدید در حال تغییر است؛ روندهایی شامل توسعه خودروهای برقی و زیرساخت‌های شارژ، الکتریکی شدن سامانه‌های گرمایشی و سرمایشی، گسترش دیتاسنترها، پردازش ابری و هوش مصنوعی و نیز افزایش نیاز به سرمایش در شرایط موج‌های گرمای ناشی از تغییر اقلیم از جمله موارد پراهمیت است. این تحولات از یک‌سو الگوی تازه‌ای در مصرف برق کشورهای مختلف ایجاد کرده و از سوی دیگر، اهمیت برنامه‌ریزی بلندمدت برای توسعه ظرفیت تولید، تقویت شبکه‌های انتقال و توزیع و تسریع گذار به منابع کم‌کربن و پایدار را برجسته ساخته است.

نمودار ۲ تغییرات سرانه مصرف برق به ازای هر نفر در جهان را به‌عنوان یکی از شاخص‌های پایه‌ای تحلیل الگوی توسعه و رفاه، در طی سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ نشان می‌دهد. این شاخص طی ده سال اخیر روندی افزایشی داشته و از حدود ۳ مگاوات‌ساعت در سال ۲۰۱۵ به سطحی معادل ۳.۵ مگاوات‌ساعت برای هر نفر در سال ۲۰۲۴ رسیده است؛ رشدی که بازتابی از گسترش شبکه‌های برق‌رسانی، توسعه صنعتی و نفوذ روزافزون تجهیزات برقی در زندگی روزمره است و نشان می‌دهد برق بیش‌ازپیش به زیرساختی حیاتی برای زیست مدرن تبدیل شده است.

در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ تحت تاثیر عواملی همچون شوک کرونا، کند شدن رشد اقتصاد جهانی، جنگ‌های تجاری و شرایط آب‌وهوایی ملایم، رشد مصرف کمتر از ۱ درصد بوده و در نتیجه سرانه مصرف نیز کاهش یافته است. از منظر سهم کشورها، چین و هند نقش عمده‌ای در تغییرات سرانه جهانی برق در دهه اخیر داشته‌اند؛ به‌ویژه آنکه چین با سهم ۱۸ درصدی از جمعیت جهان و سرانه مصرفی حدود ۶.۵ مگاوات‌ساعت به ازای هر نفر در سال ۲۰۲۳، سطحی تقریبا دو برابر میانگین جهانی دارد و هند نیز با جمعیت بسیار بالا و سرعت رشد اقتصادی قابل توجه، افزایش سرانه مصرف را تجربه می‌کند.

با وجود روند کلی رو به رشد سرانه مصرف برق در سطح جهان، توزیع این شاخص در میان کشورها و مناطق به‌شدت نامتوازن باقی مانده است؛ در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، سرانه مصرف به ده‌ها مگاوات ساعت در سال می‌رسد؛ در حالی که در بخش قابل‌توجهی از کشورهای کم‌درآمد، این مقدار همچنان بسیار پایین و در برخی موارد تنها چند صد کیلووات ساعت است.

طی سال‌های اخیر، بخش عمده رشد سرانه مصرف برق جهانی از سوی اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، به‌ویژه در آسیا، آفریقا و خاورمیانه حاصل شده است؛ کشورهایی که از یک‌سو در مسیر جبران عقب‌ماندگی تاریخی در دسترسی به انرژی مدرن حرکت می‌کنند و از سوی دیگر، در نتیجه رشد سریع جمعیت شهری و صنعتی شدن، با افزایش پرشتاب تقاضای برق مواجه‌اند. از سوی دیگر، رابطه میان سرانه مصرف برق و شاخص‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی رابطه‌ای قوی و معنادار است؛ به‌طوری که تا سطحی مشخص، افزایش سرانه معمولا بهبود کیفیت زندگی و فراهم شدن دسترسی پایدار به خدماتی چون روشنایی، آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل و خدمات دیجیتال را بازتاب می‌دهد؛ اما پس از عبور از یک آستانه معین، رشد بیشتر این شاخص الزاما به معنای رفاه بالاتر نیست و بیشتر به ساختار اقتصادی، شدت مصرف انرژی و سطح بهره‌گیری از فناوری‌های کارا یا ناکارا وابسته می‌شود. بر این اساس، در کنار سطح سرانه مصرف، کیفیت مصرف و میزان بهره‌وری برق در ایجاد ارزش‌افزوده اقتصادی و ارتقای رفاه اجتماعی نیز اهمیت فزاینده‌ای یافته است.

محرک‌های رشد مصرف برق در سال‌های اخیر دستخوش تغییر شده و علاوه بر عوامل سنتی همچون توسعه صنعتی و افزایش جمعیت، روندهایی نظیر گسترش خودروهای برقی و زیرساخت‌های شارژ، الکتریکی شدن سامانه‌های گرمایشی و سرمایشی، رشد مراکز داده، پردازش ابری و کاربردهای هوش مصنوعی و همچنین تشدید نیاز به سرمایش در مواجهه با موج‌های گرما، الگوی تقاضای برق را دگرگون کرده‌اند.

میزان مصرف کل برق در هر اقتصاد حاصل برهم‌کنش سه عامل اساسی شامل اندازه اقتصاد و تولید ناخالص داخلی، ساختار بخشی اقتصاد و سطح بهره‌وری انرژی است؛ به‌طوری که در اقتصادهای متکی بر صنایع انرژی‌بر، بخش مهمی از رشد مصرف برق ناشی از توسعه صنایعی مانند تولید فلزات، مواد شیمیایی و سیمان است؛ در حالی که در اقتصادهای خدمات محور، سهم مصرف برق در بخش‌های تجاری، اداری، حمل‌ونقل و زیرساخت‌های دیجیتال برجسته‌تر می‌شود.