چرخش خاموش در بازار کبالت؛ کوچ تجارت از سنگ معدن به محصولات فرآوری شده

تجارت جهانی کبالت طی ۵ سال گذشته با افزایش حجم همراه بوده؛ اما ساختار آن دستخوش تحول اساسی شده است؛ به‌گونه‌ای که سهم کانسنگ و کنسانتره کاهش یافته و در مقابل، محصولات نیمه فرآوری شده مانند مات و مصنوعات کبالت، جایگاه پررنگ‌تری در زنجیره ارزش تجارت جهانی یافته‌اند.

تحلیل تغییرات سهم گروه‌های مختلف نشان می‌دهد که بازار کبالت نه با کاهش مصرف بلکه با تغییر شکل مبادله مواجه بوده است و تمرکز از صادرات مواد خام به سمت محصولات با ارزش‌افزوده بیشتر حرکت کرده است. در این میان، سهم تجارت اکسیدها و هیدروکسیدها برخلاف انتظار کاهش یافته که بیانگر رشد کندتر آن‌ها نسبت به سایر اشکال کبالت است؛ درحالی‌که استات‌ها و کلریدها طی دوره ۵ ساله اخیر، ثبات نسبی خود را حفظ کرده و به‌عنوان بخش‌هایی پایدار اما محدود در ساختار تجارت جهانی باقی‌مانده‌اند.

کبالت به‌عنوان یک فلز واسطه با کاربردهای تخصصی و راهبردی در زنجیره‌های صنعتی شناخته می‌شود که اگرچه حجم تجارت آن نسبت به فلزاتی مانند مس و آهن کوچک‌تر است، اما از منظر راهبردی اهمیت بالایی دارد و تجارت جهانی آن عمدتا در قالب کانسنگ و کنسانتره، مات، فلز و نیز ترکیبات شیمیایی متنوعی همچون اکسیدها، کلریدها و استات‌ها جریان پیدا می‌کند. این فلز از گذشته در تولید سوپرآلیاژها برای توربین‌های گازی، قطعات هوافضا، ابزارهای برش سخت و برخی کاتالیست‌های شیمیایی نقش داشته و این کاربردها همچنان بخش مهمی از تقاضای جهانی را تشکیل می‌دهند و بخشی از تجارت را به سمت فلز با خلوص بالا و آلیاژهای ویژه هدایت کرده‌ است؛ هرچند در دهه اخیر کاربردهای نوین به‌ویژه در حوزه انرژی و ذخیره‌سازی برق، سهم رو به رشدی در شکل‌دهی به الگوی تقاضا داشته و هم‌زمانی تقاضای سنتی و موج جدید کاربردهای نوین، موجب فشار بر زنجیره تامین و تغییر ساختار تجارت این فلز شده است.

در باتری‌های رایج لیتیوم-یون، کبالت نقشی کلیدی در بهبود ایمنی، چگالی انرژی و طول عمر ایفا می‌کند و رشد سریع خودروهای برقی، ذخیره‌سازهای انرژی و تجهیزات الکترونیکی قابل‌حمل، به موتور محرک اصلی افزایش تقاضا کبالت بدل شده است؛ به‌گونه‌ای که جهش قیمت از میانه دهه گذشته، افت موقت تجارت در سال‌های پیش از کرونا و در میانه آن و سپس رشد شدید پس از آن، همگی با تغییر جایگاه کبالت از یک فلز صنعتی تخصصی به یک محصول راهبردی برای گذار به اقتصاد کم‌کربن پیوند خورده است؛ از سوی دیگر، ذخایر و تولید این فلز در جهان به‌شدت متمرکز بوده و تمرکز جغرافیایی آن، ریسک ساختاری زنجیره تامین را افزایش داده است؛ به‌طوری که بخش عمده تولید معدنی در چند کشور محدود به‌ویژه در کنگو متمرکز بوده و بخش قابل‌توجهی از پالایش و فرآوری در کشورهای صنعتی و به‌ویژه چین انجام می‌شود و همین عدم تطابق مکانی میان ذخایر، تولید، فرآوری و مصرف، تجارت کبالت را بیش از بسیاری از فلزات دیگر تابع ملاحظات ژئوپلیتیکی، ریسک‌های حاکمیتی و سیاست‌های امنیتی کرده است؛ در نهایت، کشورهایی که زنجیره ارزش باتری، خودروسازی برقی و صنایع شیمیایی پیشرفته را در اختیار دارند به بازیگران اصلی مصرف و واردات تبدیل شده‌اند؛ درحالی‌که صادرکنندگان عمده یا در حوزه استخراج معدنی فعال‌اند یا در حوزه پالایش و تولید مواد میانی و شیمیایی. برخی کشورها نیز نقش دوگانه‌ای ایفا می‌کنند و هم‌زمان از محل دسترسی به ذخایر و از محل فرآوری و صادرات محصولات با ارزش‌افزوده بهره می‌برند؛ ضمن آنکه بررسی الگوی سهم گروه‌های مختلف کبالت در تجارت جهانی طی دوره مورد بررسی نشان می‌دهد کشورها به‌تدریج از صادرات مواد خام به سمت عرضه مات، فلز و ترکیبات شیمیایی حرکت کرده‌اند که نشانه‌ای از تلاش برای حفظ سهم بیشتر از ارزش‌افزوده در داخل مرزها است.

نمودار ۱، روند تجارت جهانی کبالت را از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ به تفکیک انواع ترکیبات و جایگاه آن‌ها در زنجیره ارزش نمایش می‌دهد؛ به‌طوری‌که کل تجارت این فلز در سال ۲۰۱۵ در حدود ۶۳۰ هزار تن در سال بوده و با رشد سالانه‌ای در حدود ۲.۵ درصد، تا سال ۲۰۲۴، به بیش از ۸۰۰ هزار تن در سال رسیده ‌است. این روند صعودی از سال ۲۰۲۱ و تحت تاثیر انفجار تقاضا در صنایع تولید خودروهای الکتریکی و باتری‌های لیتیوم‌-یونی شدت گرفت؛ درحالی‌که پیش از آن کبالت عمدتا در یک سیکل مصرف سنتی قرار داشت و تجارت آن کاهش نسبی را تجربه می‌کرد. از سال ۲۰۲۰، به دلیل اهمیت فزاینده کبالت در تغییر پارادایم تامین انرژی آینده، اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده این ماده را به‌صورت رسمی و ساختاری به‌عنوان یک ماده بحرانی و استراتژیک در ساختار سیاسی خود ثبت کردند و با وجود آن‌که افزایش حدود سه ‌برابری قیمت کبالت از ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ نیز پیش‌تر نقش راهبردی این فلز را برجسته ساخته بود، همین تحولات زمینه‌ساز جهش پایدار در حجم تجارت جهانی آن شد. در این میان، مات کبالت و سایر مصنوعات آن به همراه ضایعات و قراضه‌های کبالتی، مهم‌ترین پیشران افزایش تجارت جهانی بوده‌اند و حجم تجارت این بخش از حدود ۲۲۰ هزار تن در سال ۲۰۱۵ با نرخ رشد سالانه حدود ۱۳ درصد به بیش از ۷۲۰ هزار تن در سال ۲۰۲۴ رسیده است؛ به‌گونه‌ای که مات کبالت به‌عنوان خوراک اصلی واحدهای فرآوری، به‌ویژه تحت تاثیر افزایش تقاضای چین برای تامین خوراک اولیه واحدهای جدید فرآوری خود، همواره بیش‌ازپیش بوده‌ است.

در مقابل، روند نزولی تجارت جهانی کانسنگ و کنسانتره کبالت در دوره ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴، بازتاب یک تغییر ساختاری در زنجیره ارزش است که طی آن تولیدکنندگان و سیاست‌گذاران به‌جای صادرات سنگ خام، به سمت فرآوری در محل معدن و عرضه مات، فلز و ترکیبات شیمیایی با ارزش‌افزوده بالاتر حرکت کرده‌اند و رشد تقاضا در مقصد چین به‌عنوان هدایت‌کننده جریان‌های تجاری نیز تمایل صادرکنندگان بزرگی مانند کنگو را برای تغییر ساختار زنجیره ارزش افزایش داده ‌است.

در بخش ترکیبات شیمیایی، اکسیدها و هیدروکسیدهای کبالت به دلیل نقش آن‌ها به‌عنوان مواد اولیه اصلی تولید کاتدهای باتری لیتیوم‌-یونی بیش‌ترین اهمیت را دارند؛ اما تمرکز زنجیره ارزش در چین سبب شده این روند در تجارت جهانی به‌طور مستقیم قابل مشاهده نباشد و تمرکز تولید و مصرف در داخل مرزهای چین حتی به بروز روند نزولی در تجارت این محصولات منجر شده‌ است. در مقابل، تجارت استات‌های کبالت با وجود سهم حجمی محدود، به‌واسطه کاربردهای تخصصی در سنتز مواد کاتالیستی، شیمی آلی و پوشش‌ها، از ارزش‌افزوده بالاتر و نوسان‌پذیری کمتر نسبت به فلز خام برخوردار بوده‌اند و طی دهه گذشته حدود ۱۰ هزار تن افزایش را تجربه کرده و از حدود ۱۳ هزار تن به حدود ۲۳ هزار تن تجارت در سال رسیده‌ است. تجارت کلریدهای کبالت نیز به‌عنوان مواد واسطه‌ای مهم در فرآیندهای هیدرومتالورژی و تولید نمک‌های مورد نیاز باتری‌ها، از حدود ۱۰ هزار تن در سال ۲۰۱۵ به حدود ۱۴ هزار تن در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته و با وجود این رشد، همچنان سهم بسیار کوچکی از کل تجارت را به خود اختصاص داده‌ است. بر اساس بازنگری‌های نظام تعرفه‌ای در سال ۲۰۰۷، دو کد کلرید کبالت با کد تعرفه ۲۸۲۷۳۴ و استات کبالت با کد تعرفه ۲۹۱۵۲۳، دیگر به‌صورت مستقل گزارش نشده و به ترتیب در کد ۲۸۲۷۳۹ تحت عنوان «سایر کلریدها» و کد ۲۹۱۵۲۹ تحت عنوان «سایر استات‌ها» ادغام شده‌اند و برای برآورد تجارت جهانی این دو بخش، سهم آن‌ها در دوره وجود کدهای مستقل از گروه بالادستی محاسبه و همین ضرایب به‌عنوان مبنای برآورد سال‌های بعدی در نظر گرفته شده است.

نمودار ۲ تغییرات سهم محصولات و ترکیبات اصلی در زنجیره ارزش کبالت را از کل تجارت جهانی آن در دو سال ۲۰۱۵ و ۲۰۲۴ نمایش می‌دهد و نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۵، بخش کانسنگ و کنسانتره دارای سهم وزنی قابل توجهی در حدود ۵۲ درصد از تجارت جهانی بوده است؛ اما این سهم در طول دوره به‌تدریج کاهش یافته و حتی در سال‌هایی که ارزش کل تجارت رشد داشته نیز در سطوح پایین باقی‌مانده تا در نهایت در سال ۲۰۲۴ به کمتر از ۱ درصد برسد. در مقابل، تجارت مات و انواع محصولات و مصنوعات کبالت روندی صعودی و پایدار را تجربه کرده و سهم آن از حدود ۳۵ درصد در سال ۲۰۱۵ به حدود ۹۰ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است که این تغییر بیانگر آن است که تجارت جهانی، اشکال میان مرحله‌ای و نیمه فرآوری شده را به‌عنوان قالب مناسب‌تر برای انتقال ارزش برگزیده است؛ به‌گونه‌ای که مات و ضایعات کبالت در مقایسه با کانسنگ، هم ارزش‌افزوده بالاتری داشته و هم امکان مصرف مستقیم در واحدهای فرآوری و تبدیل به مواد شیمیایی باتری‌گرید را فراهم می‌کنند و در نهایت این روند نشان می‌دهد که بازار نه کوچک شده و نه مصرف کبالت کاهش یافته، بلکه شکل مبادله تغییر کرده و همان ماده‌ای که پیش‌تر به‌صورت سنگ یا کنسانتره مبادله می‌شد، اکنون به‌صورت فرآوری‌شده وارد جریان تجارت بین‌المللی شده است.

برخلاف انتظار، سهم اکسیدها و هیدروکسیدهای کبالت روندی رو به رشد نداشته و سهم آن‌ها از حدود ۹ درصد در ابتدای دوره به حدود ۵ درصد در سال‌های پایانی کاهش یافته است که این وضعیت بیانگر آن است که با وجود تداوم مصرف این ترکیبات در صنایع باتری‌سازی، سرعت رشد تجارت آن‌ها کمتر از رشد سایر اشکال کبالت بوده و بخشی از قدرت بازار به گروه‌های دیگر منتقل شده است. در همین حال، استات‌ها و کلریدهای کبالت در تمام دوره سهمی تقریبا ثابت در تجارت داشته‌اند که این رفتار حکایت از آن دارد که بازار این دو گروه نه به‌عنوان محور توسعه زنجیره ارزش عمل کرده و نه به‌عنوان محور افول، بلکه جایگاهی پایدار اما محدود را در اختیار داشته است.

ذخایر و تولید این فلز در جهان به‌شدت متمرکز بوده و تمرکز جغرافیایی آن، ریسک ساختاری زنجیره تامین را افزایش داده است؛ به‌طوری که بخش عمده تولید معدنی در چند کشور محدود به‌ویژه در کنگو متمرکز بوده و بخش قابل‌توجهی از پالایش و فرآوری در کشورهای صنعتی و به‌ویژه چین انجام می‌شود.

تجارت مات و انواع محصولات و مصنوعات کبالت روندی صعودی و پایدار را تجربه کرده و سهم آن از حدود ۳۵ درصد در سال ۲۰۱۵ به حدود ۹۰ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است که این تغییر بیانگر آن است که تجارت جهانی، اشکال میان مرحله‌ای و نیمه فرآوری شده را به‌عنوان قالب مناسب‌تر برای انتقال ارزش برگزیده است.